سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرزمین اقتدار

سلجوقیان

معماری سلجوقیان - که بویژه در مسجد جامع نمود می‌یابد - ساده و بی‌پیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگی‌های دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوه‌گری آن است. بجای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی آن قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرار آمیز آن را در جای خود احساس می‌کند. برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوه‌های رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگی‌های آن است. آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان می‌باشد. یکی از قدیمی ترین شهرهای اصفهان شهر گز در 10 کیلومتری اصفهان است یکی از آثار مهم باقی‌مانده در این شهر مسجد جامع شهر مربوط به دوره سلجوقیان است.


از دوره قبل از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نمانده‌است که از میان آن سه، تنها بنای برپا و برجا پل شهرستان است.

بیشتر آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دوره? اسلامی است. آثاری از تمامی دوره‌های تاریخی پس از اسلام بجا مانده‌است اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دوره? سلجوقی و دوره? صفوی برجستگی ویژه‌ای دارد، که هر کدام دارای ویژگی‌ها و سبک معماری یگانه خود است.


در 14 مرداد 1357 تظاهرکنندگان اصفهانی که برای هفتم کشته شدگان حادثه مشهد به خیابان‌ها آمده بودند و البته برخی شان نیز مسلح بودند بیشتر قسمت‌های شهر را به تصرف درآورند و آیت الله خادمی را که چندی پیش از آن بازداشت شده بود آزاد کردند، ناآرامی‌های دو روزه اصفهان با اعلام حکومت نظامی توسط دولت و با هجوم نیروهای ارتش، پایان یافت. این نخستین بار از سال 1332 بود که در مرکز یک استان حکومت نظامی اعلام می‌شد.[35] پس از انقلاب ساخت و ساز به خاطر وجود نیروی کار ارزان افغانی به شغلی پرسود بدل شد که نتیجه آن جایگزینی خانه‌های سابق با آپارتمان‌های چندین طبقه بود. این امر سبب نزاع دائمی روشنفکران طرفدار حفظ میراث تاریخی و سازندگان و طراحان عملگرا شد، نمونه آن نزاع بر سر برج جهان‌نما و فروش چندین هکتار باغ‌های اطراف کارخانه نساجی به فعالین بخش املاک و مستغلات است.[36]


در نتیجه اشغال ایران توسط قوای متفقین، اصفهان به محل نزاع نیروی‌های محلی مبدل شد. علاوه بر بختیاریها، روحانیون و حضور اکبرمیرزا مسعود صارم السلطنه، این شهر که در نتیجه صنعتی‌شدن دوره رضاشاه نیروی کار فراوانی را در خود جای داده‌بود از نقاط تأثیرگذاری حزب توده نیز بود.[34]


نظر

مسعودمیرزا ظل‌السلطان (پسر ناصرالدین‌شاه قاجار) از سال 1288 حاکم اصفهان شد و در سال‌های پس از آن حکومت ایالت‌های فارس، کردستان، لرستان و یزد نیز به او داده شد. او همواره مایل به داشتن نیروی نظامی شخصی بود.[32] در اصفهان فوج‌های نظامی با لباس و اسلحه? ارتش اتریش تشکیل داد و برای تعلیم دادن آنها از آلمان معلم‌های نظامی استخدام کرد.[33] ناصرالدین شاه که از خودسری‌های ظل‌السلطان در اصفهان بیم داشت، او را شبانه از تمام حکومت‌های خود عزل کرد و تنها شهر اصفهان را برایش باقی گذاشت.[32]

فرمانروایی سی و چهار ساله مسعودمیرزا ظل‌السلطان بر اصفهان، با ویرانی بیش از 50 اثر و بنای تاریخی و باغ ایرانی در این شهر همراه بود.[31] یکی از جهانگردان اروپایی در آن زمان نوشته است[31]:

«متأسفانه ظل‌السلطان از خیابان خوش‌منظره و فرح‌آور چهارباغ مانند سایر آثار باستانی چیزی باقی نگذاشته، جدول‌های سنگی را پرکرده و حواشی آنها را فروخته و نقاشی‌های تاق‌ها و دیوارها را هم محو کرده است. جای قصرها و عمارت‌های خالی صفوی را هم با ایجاد مزارع گرمک و خیار اشغال کرده است.»

لرد کرزن هم که در سال‌های پایانی فرمانروایی قاجاریان به ایران آمده بود درباره این ویرانی‌ها چنین می‌نویسد[31]:

«مسجد و عمارت سلطنتی اصفهان را از بیخ و بن کندند. آن عمارت هفت‌دست و آیینه‌خانه و نمکدان با نقشه‌های عجیب و آیینه‌های بزرگ شفاف و حوض‌های یکپارچه که از سنگ‌های مرمر صاف شفاف تراشیده شده و سلاطین با مخارج گزاف بنا نهاده‌اند، تمام خراب و به جای آنها جز تپه‌خاکی غم‌انگیز و ملالت‌خیز باقی نمانده است.»